دوم راهنمایی بودم. معلم هنری داشتیم که از اساتید خوشنویسی شهر بود. اقای علی اکبر فریدونی

مدرسه راهنمایی باهنر درس میخواندم و هیچ وقت هم رابطه خوبی با خوشنویسی نداشتم! ان موقع روزهای دوشنبه و چهارشنبه مدرسه به ما نهار میداد و تا ساعت چهار ما مدرسه میماندیم! بر حسب اتفاق یک روز غذای مدرسه به حدی شور بود که هیچ کس غذا را نخورد و همگی غذا را خالی کردیم توی سطل زباله! روز بعدش من نوشته ی طنز امیزی نوشتم و سر صف خواندم من باب همین غذای شور. متن به حدی به دل معلمان نشسته بود که سر کلاس هر معلم یک بار دیگر متن را خواندم. سر کلاس اقای فریدونی متن را خواندم و کلی خوشش امده بود. همانجا برگشت گفت: بهاری پس امضای هنریش کجاست؟

من: امضای هنری؟ چی اقا؟ تعجب کرده بودم. گفتم اقا منظورتون همون (دخو) دهخداس؟ گفت اره توام باید امضای هنری داشته باشی وقتی متن به این قشنگی نوشتی

گفتم اقا بهش فکر نکردم تا حالا.... اقای فریدونی گفت از این به بعد زیر نوشته هات بنویس : صریر

گفت صریر به معنای صدا و فریادی است که قلم خوشنویسی وقت کشیده شدن روی کاغذ دارد! وقتی فشارش بدهی فریادش بلند میشود و زیباتر مینویسد!

از ان موقع به بعد هر جا متنی نوشتم زیرش نوشتم: با احترام. صریر

اوایل حس چندانی به این صریر نداشتم و بعدها که سن و سالم بالا رفت فهمیدم چه حسن انتخابی داشته استاد!

شعر گفتم و زیرش نوشتم صریر! توی مجله کار کردم و زیر نوشته هایم نوشتم صریر! نقد نوشتم و ... حتی زیر مطالب سیاسی هم نوشتم صریر تا جاییکه چندتایی از همین مخاطبان پیج سیاسیم بنده را جناب صریر القلم خطاب کردند!

چند روز پیش شنیدم که علی اکبر فریدونی نازنین فوت کرده. خبر ناخوشایندی بود!

شاید خوشنویسی را از ایشان یاد نگرفتم اما این صریر برای همیشه یادگار این استاد نازنین است

 

روحت شاد

 

                                        با احترام صریر


موضوعات مرتبط: دل نوشته های بی بنیاد ع. بهاری
برچسب ها: عرفان_بهاری , علی_اکبر_فریدونی , اکبر_فریدونی , صریر

تاريخ : ۱۳۹۸/۱۰/۱۲ | 10:50 | نویسنده : ع.بهاری (صریر) |