اینجا دیواریست برای نقاشی کردن افکار به هم ریخته ام
سرعت زیادی نداشتم، توی اتوبان تهران تبریز بودم که دقیقا جلوتر از من یه پژو پارس با نیوجرسی (همون بلوک های سیمانی وسط اتوبان) برخورد کرد و چند غلت زد و وسط اتوبان ایستاد. ماشین نابود شده بود و منم که پشت سرش بودم سریع ایستادم و رفتم سمت ماشین تصادفی... خلاصه ش کنم ، شیشه هارو شکستم با کمک چندنفر دیگه سرنشینان رو از ماشین اوردیم بیرون و به محض اینکه اونارو بردیم گوشه اتوبان ماشین تصادفی آتیش گرفت و... به خیر گذشت و فوتی نداشت صانحه اما جالب ترین صحنه همدلی مردم توی اون اتفاق بود! دختر، پسر، زن، مرد... همه دغدغه مند کمک میکردن که اتفاق بدتری نیافته!
همیشه فکر میکردم اخلاق توی جامعه داره به سمت زوال میره و داریم توی دوره مرگ اخلاق زندگی میکنیم! اما اتفاقات این مدت خیلی امیدوارم کرد به نسلی که شاید متعهد نباشه اما هنوز مرز های اخلاق رو جا به جا نکرده و ارزش ها و اصول کماکان دغدغه اصلی ذهن مردمه! نمونه بزرگترش رو هم توی انتخابات ریاست جمهوری دیدیم که در عین نا امیدی مردم به امید تغییر رای دادن و ....
نسل جالبی در راهه! نسلی که پاهاش توی گل و لای سنت اسیر شده اما بالا تنه ش چنان زیبا و دلنشین میرقصه که محو تماشای رقص فکری و ذهنیشون میشی! توی همون صانحه تصادف دختری رو دیدم هیجده ساله که از ماشین پیاده شد و با تاب و شلوارک خودشون رو رسوند به ماشین تصادفی و مصدوم هارو بیرون میکشید و ... دست و پاهاش زخمی شده بود انقد که خورده شیشه روی زمین بود و دختر خانم کفش و دمپایی نداشت! ماشین آتیش گرفته و همون دختر و چند نفر دیگه که سن و سالی نداشتن تلاش میکردن آتیش رو خاموش کنن! شاید روش کار رو بلد نبودن اما خیلی خوب یاد گرفته بودن که بیخیال از کنار همچین اتفاقاتی رد نشن!
خیلی پیش اومده ساده از کنار خیلی چیزا رد میشیم و میگیم به ما چه! جامعه صنعتی واژه ی «به من چه» رو به شدت تقویت کرده اما باور کنید اگر ساده از کنار اتفاقات زندگی رد بشیم یه روزی ، یه جایی یقه ی خودمون رو هم میگیره و ....
.
چقدر این روزا امیدوار شدم به آینده و نسل جدید! همون نسل z که میگفتن اهل تعامل نیستن! چقدر دلم میخواد بشینم پای دغدغه هاشون و چند مدتی دنیارو از دریچه ذهن اونا ببینم! حس میکنم به یه تغییر نگرش با دوز بالا نیاز دارم که کاتالیزورش همین بچه های نسل z هستن!
.
پ.ن: مصدوم های صانحه شکر خدا سالم بودن و چندتا شکستگی داشتن که بردمشون بیمارستان شهر خرم دره و به خیر گذشت...!
موضوعات مرتبط: اجتماعی
برچسب ها: عرفان_بهاری , صریر , همدلی , نسل_z
.: Weblog Themes By Pichak :.